متن ترانه احمد میرکمالی به نام آتش عشق
آرامشی را که ندارم به تو مدیونم
تو آتش این عاشقی را شعله ور کردی
یک شهر دنبال تو میگردد، کجایی که
با اینهمه اصرار و خواهش برنمیگردی
.
ترسیم دنیایی که تو از آن جدا باشی
تصویر یک شهر پراز آوار و اندوه است
کوچه به کوچه هرچه میگردم پریشانیست
بی تو غم تنهاییام اندازهی کوه است
.
آه ای چراغ شهر خاموشم؛ مرا دریاب
تقدیر من با تو به زیبایی مهتاب است
میخواهمت، مثل کویری تشنه ی باران
مانند یک ماهی که برخاک است و بیتاب است
.
روی زمین طوری کنارت زندگی کردم
که آسمان هم حسرت عشق مرا میخورد
هر کس به دنبال نماد عاشقی میگشت
با یاد چشمانت فقط نام مرا میبرد
.
بی تو تمام کوچه های شهر من خالیست
بعد از تو من از ازدحام کوچه بیزارم
بی تو تمام فصل هایم رنگ پاییز است
برگرد و باور کن همیشه دوستت دارم...
.
آه ای چراغ شهر خاموشم؛ مرا دریاب
تقدیر من با تو به زیبایی مهتاب است
میخواهمت، مثل کویری تشنه ی باران
مانند یک ماهی که برخاک است و بیتاب است