متن ترانه بردیا مختاری به نام رفت
یه وقتایی، یه زخمایی
میخوره روح آدم و تو عالم تنهایی
به کی باید بگم دیگه
تنگه دلم واسه اوندوتا چشم تماشایی!
دلم خونه؛ نمیدونه
خونه کجاس تو شلوغی دنیای وارونه
پر حرفه، سرم امّا
اون رفته و دیگه سکوت چشامو نمیخونه
رفت با اینکه میدونس
تنها میمونم و بیمونس
هیچی از حالم نمیدونس
ولی چجوری تونس؟
سرگردونم و دیوونم
دیگه رفت آرامش از خونم
من موندم با قلب داغونم و
چراشو نمیدونم...
دلگرمی من، چقد ساده گذشت از عشق عمیقم
تو اینهمه غم، دست و پا میزنم ولی چیزی نمیگم
دور و بریام، همه فک میکنن من یه آدم دیگم
سنگینه برام، بار این همه تلخی روزای بیاون
از چشمای من، غم بیکسیام داره میزنه بیرون
تنها شدم و، شهر آرزوهای دلم شده ویرون!
رفت با اینکه میدونس
تنها میمونم و بیمونس
هیچی از حالم نمیدونس
ولی چجوری تونس؟
سرگردونم و دیوونم
دیگه رفت آرامش از خونم
من موندم با قلب داغونم و
چراشو نمیدونم