───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

مردی پر از زخم جوونمردی؛ با شونه‌هایی خسته از آوار ♬♫♪
عمری پناه گریه‌ی من بود؛ همدرد من تا آخرین دیدار
تا از هجوم بغض می‌گفتم؛ تعبیر یک آغوش محکم بود ♬♫♪
حتی اگه از درد می‌لرزید؛ بازم شبیه کوه پشتم بود!
حالا یه عمره بعد از اون سالا؛ هر بار که دستامو می‌گیری ♬♫♪
من تازه میفهمم پدر بودن! یعنی یه جور عشق اساطیری
هم‌خون من اون مرد یادم داد؛ عشق اونه که دیوونه‌تر باشی ♬♫♪
شاید بتونی مرد شی اما؛ راحت نمیتونی پدر باشی


قلبش تموم عمرو بی وقفه؛ هم‌نبض رگهای خودم میزد ♬♫♪
هم‌پای من تا آخرین رویا؛ خواب یه دنیا رو به هم میزد
من آرزوهاشو ندونستم ♬♫♪
تا نشکنم از ترس تاریکی ماهو برام از آسمون می‌ چید
وقتی یه دنیا دشمنم بودن؛ با دست خالی پای من جنگید ♬♫♪
من قدر دستاشو ندونستم
حالا یه عمره بعد از اون سالا؛ هر بار که دستامو می‌گیری ♬♫♪
من تازه میفهمم پدر بودن! یعنی یه جور عشق اساطیری

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

پیوند پسر پدر پسر