متن ترانه دانیال هندیانی به نام از آبادان تا ناف طهرون
مگه میذاری این دل یکم آروم شه
جفت چشام قلب میشه اگه چال لپت رو شه
شیطونیات خاصه خدا تورو میشناسه
دلمون یه دیوونه مثه تورو میخواسته
بده دستاتو بچرخیم زیر بارون
بسازیم باهم یه قلب با دستامون
تو هوات گرم مثه آفتاب خوزستانه
ولی این کوکات خودش بچه آبادان ولک بچه آبادانه
حال میده بات لب کارون اگه پایه باشی
یا شمال با یه نم بارون فقط منو تو باشیم
از آبادان تا ناف تهرون بیخیال حواشی
زلزله میشه زیر پامون هرجا منو تو باشیم
تو شبای تاریک و تاری که کنار ساحل بیداریم
یه آتیش کوچیکم باشه بَه که چه حالی داریم
ما دو تا چفت همیم رو دستمون نداریم
انقد بالاییم که انگار رو ابرا سواریم
حال میده بات لب کارون اگه پایه باشی
یا شمال با یه نم بارون فقط منو تو باشیم
از آبادان تا ناف تهرون بیخیال حواشی
زلزله میشه زیر پامون هرجا منو تو باشیم