متن ترانه سیروس ملکی به نام تنها منشین
آمد آمد با دلجویی گفتا با من تنها منشین
برخیز و ببین گلهای خندان صحرایی ها
از صحرا دریاب این زیباییها
با گوشه گرفتن درمان نشود غم
برخیز و به پا کن شوری تو به عالم
تو عزلت گزیده ای غم دنیا کشیده ای
زطبیعت چه دیده ای تو
تو غمگین نشسته ای ز جهان دل گسسته ای
به چه مقصد رسیده ای تو
زین همه طراوت از چه رو نهان کنی
شکوه تا به کی جور این و آن کنی
دل غمین به گوشه ای چرا نشسته
ای جان من مگر تو عمر جاودان کنی
تا کی تو چنین باشی عمری دل غمین باشی
گل گشته چمن بهتر یا گوشه نشین باشی
تاکی باید باشی افسرده در بند دنیا
خندان رو شو چون گل تا بینی لبخند دنیا