متن ترانه محمد علی انبیائی به نام سفر
تو رو با گریه میبوسم
سفر آغاز تنهاییست
تماشا کن منو امشب
جنون من تماشاییست
تو رو با گریه میبوسم
شب دلشوره و رفتن
سفر آغاز تنهاییست
برای تو برای من
بمون با من سفر تنها
منو از قصه میگیره
یکی با قصه میمونه
یکی از غصه میمیره
به آغوش تو مثل رود
بر میگردم از دنیا
رهایی بی تو ممکن نیست
با من گریه کن دریا
از آغوش تو میریزم
به خاک کوچه بن بست
چراغ گریه روشن کن
هنوز اینجا امیدی هست
تو رو با گریه میبوسم
میون هق هق و رفتن
اگه خوابم صدایم کن
منو بیدار کن از من
بمون با من سفر تنها
منو از قصه میگیره
یکی با قصه میمونه
یکی از غصه میمیره
به آغوش تو مثل رود
بر میگردم از دنیا
رهایی بی تو ممکن نیست
با من گریه کن دریا