متن ترانه ایمانیا به نام یاغی
هوامو نداشتی هواتو داشتم
توی قلب خشکت هرچی بگی کاشتم
ولی حیف اون چشای تو کور بود
راه قلب تو از من خیلی دور بود
اتاقم شبا غرق بارونه
این شبارو خوب یادم میمونه
رو دیوار خونه کشیدمت نقاشی
به اون چشما نمیخورد اینقده بی رحم باشی
بدون چتر تو خیابون
این اشک منه یا بارون
به یادت بیار شبامونو
تو آتیش زدی دوتامونو
هرچی که کشیدم دیگه بسمه
تو که یادگاریت هنوز دستمه
نفهمیدی نفست وصل به نفسمه
لعنت به تو و عشقت دیگه خستمه
اون ماهی که هی غرق میشه تو اشکاش منم
اون یاغی که هی سرگردونه شبهاش منم
یادمه شبی که هی خوردمو داد زدم
هیچکیو یادم نبود ولی اسمتو فریاد دزدم
من کویر خشکم که به دریا زدم
این گل حاصل عشقته دم نزدم
این همه نوشتمو دریغ از یه جواب
من قول میدم دیگه نمیبینی این عشقو به خواب