متن ترانه حسن نوروزی به نام مادر
ازهمون روزای اول، وقتی خیلی بچه بودم
یادمه چشم انتظار پدرم توکوچه بودم
پدرم توشهرغربت دوراز زندگی وخونه اش
مادرم مثل فرشته بودن بال روی شونه اش
گاهی با صدای گریه اش شبا میپریدم از خواب
مادرم عزیزترینم مادرم مادر بی تاب
یواشی ازپشت دیوار پا به پاش گریه میکردم
گریه بسه خونت آباد الهی دورت بگردم
وقتی گریه هامو میدید میگرفت منو تواغوش
واسه من لالایی میخوند سرمو میزاشت روزانوش
لالالالا توبخواب گل من مادر. درشبهایم توبتاب گل من مادر
من تنهایم تو بگو بی تو چه کنم
لالالالا همه جان وتنم مادر
هرگز نشود زتودل بکنم مادر
من تنهایم توبگو بی تو چه کنم
توی این عمری که سر شد من شکستنش رو دیدم
هرکاری کردم بمونه ولی رفتنش رو دیدم
رفتی اما مطمئنم منو تنها نمیزاری
میدونم هرجا که باشی همیشه هوامو داری
لالالالا توبخواب گل من مادر
درشبهایم توبتاب گل من مادر
من تنهایم توبگو بی تو چه کنم
لالالالا همه جان وتنم مادر
هرگز نشود زتودل بکنم مادر
من تنهایم توبگو بی تو چه کنم