متن ترانه حسین سعیدی پور به نام لیلای من
لیلای دلم باش که دیوانه و مستم
من در پی لبخند تو یک عمر نشستم
جز عشق توام نیست به هر گوشه ی
سازم
من تشنه ی این عاشقی و راز و نیازم
ای جان که لیلای منو زاده ی ماهی
عشقی که مرا برده به دنبال نگاهی
به لبخند تو سوگند که ارامش جانی
تو نیمه ی پنهان دل و روح و روانی
این حس غریب من و جادوی نگاهت
این چشم خمار و لب و گیسوی سیاهت
دل برده ز من این دل سرسخت و
صبورت
اتش به دل انداخته این شرم و غرورت
ای جان که لیلای منو زاده ی ماهی
عشقی که مرا برده به دنبال نگاهی
به لبخند تو سوگند که آرامش جانی
تو نیمه ی پنهان دل و روح و روانی