───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی ♩♬♫
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد ♩♬♫
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به ♩♬♫
که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی
دل دردمند ما را که اسیر توست یارا ♩♬♫
به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی
برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را ♩♬♫
تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری ♩♬♫
که چو قبلهایت باشد به از آن که خود پرستی
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───