متن ترانه رادمهر به نام ماه دل آرام
ای ماه دل آرام لبخند تو جان ست
در کنج دل من عشق تو نهان ست
در برکه ی قلبم عکس رخت افتاد
با آتش عشقت دادی من و بر باد
با ما بِه از این باش که با خلق جهانی
دیوانه ی چشمان توأم مونس جانی
دریایی و من ساحل بی صبر و قرارم
گیسوی تو صدها گره انداخت به کارم
لبخند بزن ای همه ی دار و ندارم
من غیر تو با کل جهان کار ندارم
لبخند بزن تا ز لبت قند بریزد
میخندی و از من ببری صبر و قرارم
دیوانه ترینم از چشم سیاهت
جادوی تو و صورت ماهت
ای دلبر شیرین دل رانده آزار
لیلی منی تو مجنون شده ام یار
جانانه ترینی تو ماه زمینی
در قصر دلم شاهی و محبوب ترینی
افسونگر زیبا تو خوابی و رویا
چشمان تو را دیده و غرقت شده دریا