متن ترانه روحان گندمی به نام بیگناه
هرچه از من دورتر میشدی
من به خود نزدیکتر
شبانه تو رفتیو نیمروز
سایه عشق برجان من نشست
یه طلسم عاشقونه روبرومه
که شبیهه خواب یه جغد شومه
سقوط نفس های یه بیگناه
سکوتی که شد تقدیر ما
تو باشی تو نگاهت یه رازه مبهمه
خیال تو خاطرات بی نشونه
نباشی سایت اینجا سرگردونه
پرسه های یک گناهه پنهونه
اگه دریا برام بعد تو شکل گداره
یه ماهی هر کجایی که بره یه شکاره
هرجای دلم زندون و آغوشت فرقی نداره
تو باشی تو نگاهت یه رازه مبهمه
خیال تو خاطرات بی نشونه
نباشی سایت اینجا سرگردونه
پرسه های یک گناهه پنهونه