متن ترانه شعرا به نام روزای خوب
روزای خوب
داره این دل با تو از یاد میبره روزای سرد
چجوری من بریزم بیرون از اون این همه درد
اینو من خوب میدونم ولی که خاموش نمیمونه
دیگه هیچ وقت اگه باشی تو باز این چراغ خونه
روزای خوب با خودت بازم برام بیارش
بذا روزای سختمون بره دیگه رد کارش
گوشه کنار شهرمون ما دو تا رو یادشونه
سوت زدن و قدم زدن بازی دو تا دیوونه
پرسه زدن تو کوچه ها وقتی که غم نداشتیم
وقتی که بارون میومد به جز یه چتر هیچ چیزی کم نداشتیم
روزای خوب با خودت بازم برام بیارش بذا روزای سختمون بره دیگه رد کارش
مسافرت به دور دورا با موشکای کاغذی
ساختن قلب با دستمون تو لحظه خداحافظی
خاطره هامون یادمه وقتی به هم زل میزدیم
وقتی که با نگاهمون به قلب هم پل میزدیم
روزای خوب با خودت بازم برام بیارش بذا روزای سختمون بره دیگه رد کارش