متن ترانه شهریار خسروی به نام روز خوب
شدم اونی که تو خیال خودش سر می کرد
آخه این خبراتون حوصلهمُ سر می برد
یه یارو ما رو دید و گفت : این تو این دنیا نیست !
راست می گفت آخه دنیام با دنیاتون فرق می کرد
خسته شدم از این همه شلوغی و بی خوابی
میخواستم خوب باشم اما خب تو نمیذاری
یه بمب ساعتییم که معلوم نیست کی می پکه
قطعاً اون روز خوبه که میگن میاد فردا نیست .
اونی که منو دیده میدونه که رامو میرم
از اینجا راحت نمیرم با اینکه نا امیدم
خواب دیدی اگه فکر کنی اینجا واسه تو میمونه
لقمه بزرگ برداری توی گلوت گیر میکنه
اونی که منو دیده میدونه که رامو میرم
میدونه با دل پر همه ی حرفامو میگم
میگیجمع کن و برو اگه با ما نمیسازی
می خواستم خوب باشم اما خب
تو نمیذاری