متن ترانه علیرضا شمشکی به نام محرم راز
المنته لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بردر او روی نیاز است
حقیقت نه مجاز است در میکده باز است
که این قصه دراز است
بار غم مجنون خم طره لیلی
رخساره محمود و کف پای ایاز است
بردوخته ام دیده چوباز از همه عالم
تا دیده من برخ زیبای تو باز است
حقیقت نه مجاز است .درمیکده باز است
که این قصه دراز است
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگویم که او محرم راز است
حقیقت نه مجاز است در میکده باز است
که این قصه دراز است