متن ترانه علیرضا مهیان به نام ثانیه ها
ته قسمت قصه ی ما
گره خورده به تقدیر
منو با پای خسته به جاده سپرد
چقدر دیر
تورو از دله من دیگه جایی نبرد
روزای دلگیر
منو هر دفعه پس زدی با دل سرد
چرا بی رحم
من که عشقم از اولشم با تو بود
همه میگن
ولی اخرشم به دلت ننشست
احساسم عشقم
چرا عکسای قلبم هنوز پره از
تو و چشمات
منو دیونه میکنه خاطرهات
یاد دستات
یاد حس قشنگ حضور نگات
تو دلم موند عشقم
لحظه هام ، ثانیه هام
بی حضور تو سخته برام
خودت عاشقی یاد دادی بهم
ولی هستمو نیستی باهام
بی فایدست اما دلم
هنوزم گاهی تنگه برات
توی این همه بی نفسی
به سرم زده حالو هوات