متن ترانه علی مسیحا به نام دختره پاییز
بزن باران که امشب در دلم آشوب برپاست
به هر سمتی نگاهم میرود روی تو آنجاست
بزن باران که محتاجترین مرد زمینم
یه چندساله که قحطی آمده بر سرزمینم
بزن باران دلم را گر گرفته
وجودم آتشین از عشق و اونم بل گرفته
برای من ک روزی عاشقش بودمولی او
مرا جدی ندید و اندکی هم شل گرفته
🎵🎵🎵
آفتابی میشه این روزای من، شکی نیست
من که رد میشم سرآخر این اصن بحثی نیست
برای اوتمام قلب خود را باختم،خیالی نیست
من که محتاجم به بارون آه
شرم بر تو دختر پاییز
فصل تو یکفصل باران زا
قلبت اما خشکترین پاییز
🎵🎵🎵
من که نازت را خریدم ناز کن
ناز بانو جان من تو ناز کن
ساز من را ناز اون ناساز کرد
قلب من بشکست و چشمم باز کرد
دیدن این حجم از دلتنگیم
التماست میکنم تو بازگرد
بازگردو بگذر و راحت برو
قلب من یک قصهی نو ساز کرد
🎵🎵🎵
آفتابی میشه این روزای من، شکی نیست
من که رد میشم سرآخر این اصن بحثی نیست
برای اوتمام قلب خود را باختم،خیالی نیست
من که محتاجم به بارون آه
شرم بر تو دختر پاییز
فصل تو یکفصل باران زا
قلبت اما خشکترین پاییز