متن ترانه محمد رسول به نام حرف مشترک
دیشبم گذشت و حرفامون
راجع به آسمون و بارون بود!
آخرین حرف مشترک با تو
صحبت از شلوغى خیابون بود
تو از آب و هوا و آدمها
من از اندوه بى کسى گفتم
تو حواست به من نبود اصلن
نمى دیدى چقدر آشفته م
این شبا خیلى زود مى خوابى
متوجه نیستى چقد تنهام
فک مى کنم فشارم افتاده
نمى تونم بلند شم از جام
فک کنم ندیدنم برات خوبه
بسکه حالت چشمهات خسته س
با تو راه رفتن شده رویا
براى قدم زدن پات خسته س
نمى دونى چقدر این روزا
دل من با وجود تو تنهاست
تو که حال منو ندارى ولى
حال من از نگاه من پیداس
صحبت خاصى نمونده فقط
بیش از این ادامه نده لطفن
این هوا مناسب تو و من نیست
گاهى تنها راه موندنه رفتن!