متن ترانه محمد فرید به نام دلقک
تماشاکن چقد سرسخت میخندم
روی ساعت ویا بی وقت می خندم
دارم می میرم از خوشبختی زوری
به شکل آدمی بدبخت می خندم
روی صحنه ام ،چشام بستس انگاری
تو نقش خواب گردی،عین بیداری
دارم جون می کنم پس مونده ی درد
پای بیهوده ی این چرخ عصاری
باید رگ میزدم خون مرده ی درد
همین حس عمیق سخت نامرد
باید پس می کشیدم پا رو از کفشی
که می ترسید افسون عقب گرد
تماشاکن چقد سرسخت،خوشبختم
روی ساعت و یا بی وقت،خوشبختم
ادامه میدم این بازی رو،می بینی !؟
به شکل دلقکی بدبخت،خوشبختم