متن ترانه مرتضی جوانبخت به نام مرد عاشق
چرا از قلب من بیرون نمیری
هنوزم خاطراتت تو سرم هست
برای کشتن این مرد عاشق
مگه از خاطراتت بدترم هست
دلم تنگه همیشه واسه عطرت
که تنها رو تن تو دل نشینه
کجا باید برم چشمای خیسم
یکی شکل تو رو اونجا نبینه
کسی از تو بهم چیزی نمیگه
نشون من نمیدن رد پاتو
نمیدونن همه تسکینم اینه
ببینم بار دیگه خنده هاتو
تموم پنجره ها بازن هر شب
میترسم بی هوای تو بمیرم
هوای من شدی رفتی که بی تو
تو این خونه نفس تنگی بگیرم
رو هر دیواری عکست رو گذاشتم
کسی رو جز تو تو خونه نیارم
واسه اینکه بدونی چشم براهم
چراغ خونه رو روشن میذارم
بیا این تو و این باقی عمرم
تو جای هر دوتامون زندگی کن
بیا با کشتنم تسکین من شو
در حق عاشقت مردونگی کن