متن ترانه هوواک به نام بی اعتقاد
من عاشقش بودم به عشق بی اعتقاد بود،
اما علاقم کم نشد خیلی زیاد بود.
از هر دری وارد شدم در و بروم بست،
هی فاصله گرفت ازم انگاری از قصد.
ازش نوشتم آسمون یکسره بارید،
نگاش میکردم و چشاش منُ نمیدید.
هر کاری کردم به چشاش اصلاً نیومد،
هی روزای بد میرفتُ بدتر می یومد.
گذاشتُ رفت،
دیگه من موندمُ سر گیجهامُ.
یعنی کی میادُ می گیره جامُ،
دیگه یادم میره این خنده هامُ.
بارون به بار،
میخوام اشکای گونمُ بشوره.
میخوام یادم بره از من چه دوره.
طفلی این دلیکه خیلی صبوره.
فاصلشُ راحت دلم انگاری حس کرد،
اما نمی شدم ازش هیچ موقع دلسرد.
سرد بود اما بازم باهاش می موندم،
صدبار براش غرورم زدم شکوندم، صدبار شکوندم.