متن ترانه پوریا بارجینی به نام باورم کن
مرا عاقبت راز چشمان زیبای تو
به بی تابی و پرسه ی زیر باران کشاند
همه شهر دیدند و گفتند که دیوانه ام
که عشق تو دیوانگی را به جانم نشاند
چه شب ها که از درد دلشوره عاشقی
نگاهم به در خسته و چشم به راهت شدم
چه کردی تو با قلب ویرانه ام بی وفا
که اینگونه مجنون آن روی ماهت شدم
دلم بی قرار است بیا تا نمردم
فقط باورم کن در این لحظه ای که به تو دل سپردم
تو از عمق احساس و آرامش قصه ای
من از درد و تشویش هر لحظه بی کسی
الاهی فدای تو و آن نگاهت شوم
بگو کِی به داد دل عاشقم میرسی
دلم بی قرار است بیا تا نمردم
فقط باورم کن در این لحظه ای که به تو دل سپردم