متن ترانه پیمان سازگار به نام سبو
یوسف هر فال من،عیدترین سال من
سیر بخندد لبت،خوب شود حال من
پلک ز چشمت بکش،موی پریشان نما
تا که ز جان جهان،روح بگردد جدا
ماه تر از ماه شب،طعم نگاهت رطب
دل که مریضت شده،عقل بسوزد ز تب
باده ی سر بسته تو،جام و سبو مست تو
شعر پریشان شده،قافیه هم دست تو
گوشه ی آغوش تو،امن ترین ساحلم
می شود آرامشت،آخر سر قاتلم
چشم تو راز و رموز،حرف عموم است و بس
معنی و مفهوم آن،علم نجوم است و بس
ماه تر از ماه شب،طعم نگاهت رطب
دل که مریضت شده،عقل بسوزد ز تب
باده ی سر بسته تو،جام و سبو مست تو
شعر پریشان شده،قافیه هم دست تو
خیس تقلا شدم تا که به چشم آمدم
بیش تقلا کنم تا که دلت خواهدم
غرق تمنا شدم تا به خیالت رسم
راه چه ابریشم است تا به وصالت رسم
ماه تر از ماه شب،طعم نگاهت رطب
دل که مریضت شده،عقل بسوزد ز تب
باده ی سر بسته تو،جام و سبو مست تو
شعر پریشان شده،قافیه هم دست تو