متن ترانه آرش فرخزاد نباتی به نام روز خوب
آنکه باور داشت روزی میرسد
آنکه گفت یک روز خوبی میرسد
آنکه باور داشت غم دور میشود
آنکه میگفت این هوا خوب میشود
خسته شد از این همه هوای سرد
بسته شد تو این همه صدای درد
دلشکسته از تمام زندگی
مُرد و این بود تمام دلخوشی
ناگهان، دیدم که دورم از همه
این همه اندوه دنیای منه
آن همه عشق و امید و آرزو
آن همه دلبستن های زیر و رو
ترانه سرا، آرش فرخزاد نباتی
ناشناسی در عبود از دید من
نیشخندی زد به این زنجیر من
آن بهار و باغ و بستانم کجاست
آن قرارِ دیر هنگامم کجاست
مانده ام با چشمان بی فروغ
در میان این همه راست و دروغ
عاقبت بغض منم در هم شکست
آخر کار سنگم در شیشه نشست
عاقبت از زندگانی خسته شد
عاقبت قلب تو هم شکسته شد