متن ترانه احمد شجاعی به نام رویای پوچ
موهات سیاهن و
چشمات سیاهن و
من عاشقِ شبم
یک عمره عاشقم
یک عمره رفتی و
یک عمره توو تبم
می ترسم از خودم
وقتی که آینه ها
تنهاییمو مدام
تووی سرم زدن
نیستی و بی چشات
بی رنگه این شبام
مثل یه پازلم
چی مونده از دلم
جز تیکه های تو
رنگی نمونده از
وقتی چشای شب
.............
من سایه ی شبم
همسایه ی شبم
تعبیرِ مرگ من
یعنی نبود تو
رویای پوچمم
با تو یکی شدن
مثل یه پازلم
چی مونده از دلم
جز تیکه های تو
رنگی نمونده از
وقتی چشای شب
..............
لبخند رو لبات؟
یا اشک توو چشات؟
وضعت چه جوریه؟
با این همه عذاب
توو این غم بزرگ
کارم صبوریه
مثل یه پازلم
چی مونده از دلم
جز تیکه های تو
رنگی نمونده از
وقتی چشای شب
افتاد به پای تو
افتاد به پای تو
افتاد به پایِ ..