متن ترانه امیر خوشاوی به نام زیرزمین خاطرات
ما یهمشت خاطره تو فردایِ دور، فردایِ دوری که نزدیکمونه
ما یهمشت خاطره هستیم منو تو، اینه اونچیزی که از ما میمونه
تلخ و شیرین ماها یه خاطرهایم، واسه خنده یا برای اخموتَخم
مرهمِ یه حسِ خوب یا دردی که، میشه ناشی از تداعیِ یه زخم
میرم و تو زیرزمینِ خاطرات، یادی از روزایِ رفته میکنم
یادِ اون چراغِ فیتلهای که، مخزنش دلتنگه نفته میکنم
کهنهکتاب و ویدئو، ویاِچاِسِ "شعله" وُ "شو"
هندی و فارسی همهجور، "فردین" "بَسَنتی" "راجکاپور"!
کلاهِ کابوی، طبل و سنج، ستِ درامِ مذهبی!
تلوِزیونِ "چاربهسه"، ظرفوظروفِ حلبی
تفنگِ بادی و کاست، نقاشیِ آبجی رو بوم
تو زیرزمینِ خاطرات، یهدنیا قصه پیشِ روم
تویِ ماشینِ زمان میشینم و، خندههایِ ساده رو یادم میاد
میرم تا گذشتههایِ خاطره، دلم اون روزایِ روشن و میخواد
روزایِ آبیِ کودکانه که، بویِ عیدی بویِ توپ و کوچه داشت
مالکِ جهان میشد هرکسی که، با دریبل تو گلکوچیک یهگل میکاشت