متن ترانه حامد صمدی به نام لیلی
تن ویرانه ام آباد شد آباد چو یار آمد
به مشام دل پاییزی من بوی بهار آمد
یوسف از چاه غم آری به قرار آمد
سرعقل آمده دیگر دل ویرانه دیوانه
زلف آشفته غمرا زده یارم به طرب شانه
لیلی ام آمده آری به در خانه
تو بهار منی من نثار توأم
گل بیفشان ببین
جان سپار توام ای عشق جان سپار توام ای عشق
در دام تو بسته پایم
از بند دنیا رهایم
غم زخانه من رهسپار است
گرتوباشی خزانم بهار است