متن ترانه حسن علیزاده به نام جانم شدی
جادو کردی مرا
افتاده ام در دام تو
دل روبه رویا میبره
زیبایی چشمان تو
با شوق دیدنت
شب زنده دارم تا سحر
شاید رسم بی دردسر
ای آشنا فردا به تو
جانم شدی بردی دل از دستان من
من عاشق و دیوانه تو درمان من
هرشب از این دوری شکایت میکنم
تا که شوی رروزی سرو سامان من
عالمی را گشته ام
تا تورا پیدا کنم
من تورا مثل خودم
عاشق و شیدا کنم
من برای عشق تو
از همه دل کنده ام
بی توسرگردانمو
تا توهستی زنده ام
جانم شدی بردی دل از دستان من
من عاشق ودیوانه تو درمان من
هرشب از این دوری شکایت میکنم
تا که شوی روزی سرو سامان من