متن ترانه رایا حیدری به نام نگاه
شبی به خوابم آمدی
با چهره ی پریشان سراغم آمدی
دیدم با اسم کوچک مرا صدا زدی
گریهات دگر چه بود؟
آیا خاطر من بود؟
آن شب هراسان شدم
با هر نگاهت از ریشه ویران شدم
در تاریکی چشم تو باران شدم
رفتنت دگر چه بود؟
کاش این قصه نمی بود
نگاه به آینه کردم / پیر شده نگاهم / ببین جوانیم رفت / نیامدی سراغم (۲)
مرا ببین پیش من بشین
عاشقم همین، نه تو بی وفا نبودی
مثل قصه ها نبودی
از دلم جدا نبودی
تمام من ای قرار من
انتظار من،از تو عشق واقعی بود
این که کار ساده ای بود
رفتی اما چاره ای بود
نگاه به آینه کردم / پیر شده نگاهم / ببین جوانیم رفت / نیامدی سراغم(۲)