متن ترانه رسول آقابالی به نام بهار
ای عشق بدان این را که زود پریشان کردی موی زیبایت را
ای یار تو درمانی و گر هیچ نمیدانی مگردان زمن رویت را
تو دلربای محشر با تو ام تا اخر عشق من تاج سر
دلبر و معشوق بدان که تویی در دل و جان
یار تو آغازی و پایان
نو بهار من عشق من بهار من
عطر تو شیرین است زیبا نگار من
جذاب تماشایی مه رو تو چه زیبایی
عشق من ندارد حد حالم شده رویایی
مات چشمان تو شد این دل دیوانه ام
من که می دانی بجز قلب تو بی خانه ام
پس بیا و نظری کن به دل عاشق دلدارت
گره خورده حالم وای به لبخندت
تویی آرامش و اون چشم هنرمندان زده جادو به دلم کاش بدانی که دلم بند است
دلبر زیبا رو ای هم دم تنهایی
عاشقت هستم این را بدان هرجایی
دلبر زیبارو معشوقه ی رویایی
من به قربانت اسطوره ی زیبایی