متن ترانه رضا رظیم به نام طلوع ماه
اگه توو پام میموند حسی
یا تو راهُ میدونستی
الان مجبور نبودیم به عکسهای همدیگه سر بزنیم گاهی
دیدی آخر بُردَم شرطُ من
که سخته بی تفاوت رد شدن
هم تو هم من به دو سو دیگه عمداً فرار کردیم از ترس از سیاهی
یه قصه با دو انتها
قشنگیش به خودته ها
ببین، کجای جهانَن الان این دو عاشقِ پُر ادعا
من سالهاست دلُ زدم به دریایی که توی اون هر شب ماه آبتنی میکنه
امشب میخوام طلوع ماهُ ببینم تا تو رو تا صبح بازآفرینی کنه
من سالهاست دلُ زدم به دریایی که توی اون هر شب ماه آبتنی میکنه
امشب میخوام طلوع ماهُ ببینم تا تو رو تا صبح بازآفرینی کنه
وقتی نمیشه عقب برگشت هرگز، ابداً
بقیه ساعتها فقط یه عددند
لبه تیز خاطره ها کارشونُ بلدِ بلدند
عذاب وحشتناکش همیشه هست
که اگه گوشِمون میشنید حرف
یا اگه جورِ دیگه پیش میرفت
حتی لای حرف عادی، به هم کلی وعده دادیم، هیچکدوم باقی نموند در اون حد
گفته بودم بی تو میمیرم و دروغ از آب دراومد
خداحافظ آهنگهای قدیمی، حداحافظیِ آخره
حافظه همخونی های دوتایی، حق داره زیرِ بار نره
خداحافظ آهنگهای قدیمی، حداحافظیِ آخره
حافظه همخونی های دوتایی، حق داره تنها خ