متن ترانه سعید خلیلی به نام اتفاق
اولین باری که راهت با مسیرِ من یکی شد
تازه فهمیدم چرا من هر چی میخواستم نمیشد
سرنوشت من همین بود اتفاقی که رقم خورد
ایده آلای قدیمیم با عبورِ تو بهَم خورد
تازه زندگیم شبیهِ چیزی شد که خواسته بودم
من به هرکسی که حتی تو رو میشناسه حسودم
دوست دارم به هر بهونه با تو هر روز روبرو شم
تا تو رو به دست بیارم حتی خوبه آرزوشم
فکرشم نکرده بودم یکی اینجوری بتونه
با یه نیم نگاهِ ساده به جنونم بِکِشونه
واسهء خودم عجیبه انگار یه آدمِ دیگه م
فکرشُ کن که یه روزی اسمِ کوچیکتُ میگم
من به شوقِ دیدنِ تو هر روز این مسیرُ رفتم
تو نباشی نمیدونم چه روزی کجای هفته م
حال و روزِ من به حالِ تو گره خورده عزیزم
تو چی داری توو نگاهت که نبینمت مریضم
فکرشم نکرده بودم یکی اینجوری بتونه
با یه نیم نگاهِ سادهبه جنونم بِکِشونه
واسهء خودم عجیبه انگار یه آدمِ دیگه م
فکرشُ کن که یه روزی اسمِ کوچیکتُ میگم