متن ترانه سعید شریعت به نام عشق آمد
رویای من دنیای من
خورشیدی در شب تارم
ای عشق من ای خوب من
در دل مهری به تو دارم
عشقم هستی عمرم هستی
در قلب من جاودانی
در چشمانت برقی داری
هوش از سر من می پرانی
عشق آمد دست و دلم رفت
عشق آمد عادت غم رفت
در جانم هرچه بگی شد
تا دلم با تو یکی شد
عشق آمد دست و دلم رفت
عشق آمد عادت غم رفت
در جانم هرچه بگی شد
تا دلم با تو یکی شد
ای مرحم بر قلبم ای درد و درمانم
ای ابرو ای باران ای جان جانانم
عشقم هستی عمرم هستی
در قلب من جاودانی
در چشمانت برقی داری
هوش از سر من می پرانی
عشق آمد دست و دلم رفت
عشق آمد عادت غم رفت
در جانم هرچه بگی شد
تا دلم با تو یکی شد
عشق آمد دست و دلم رفت
عشق آمد عادت غم رفت
در جانم هرچه بگی شد
تا دلم با تو یکی شد