متن ترانه سعید محقق به نام صد سال
نگام کردی این دلم برات رفت
خندی دلم رفتش برات ضعف
میلرز آخه باتو این صدامو
تو رو میزارمو روی چشامو
پیش من وا کن. سفره ی دلتو
بهم قفل کن چشای خوشگلتو
خودم ی تنه پشت ام که جون
تا تهش هست باهات میمونم
دیدی عشق آخر کارش کرد
گرم شد باتو این دستای سرد
باتو شدم. مثل ی دور گرد
که با کاراش همرو دیونه کرد
باتو صدسالم عاشقی کنم
ازت خسته نمیشم که گلم
تو رو می خوامت واسه خودم
تو مال من من مال توشدم
دیدی عشق آخر کارشو کرد