متن ترانه عارف پناه به نام بدبین
خیره به ساعت
توی اتاقم
درگیره قلبم
دوباره با غم
حسّمو کشتی
منو شکستی
روی غرورم
چشاتو بستی
بیا بببن من
چه حالی دارم
این بغضو باید
کجا ببارم
رفتی ندیدی
چی سرم اومد
چجوری این درد
منو زمین زد
منِ ساده باور کردم حرفاتو
تنها بودم تنهاتر شدم باتو
تو بیخوابی وقتی گم بودم یکشب
با گریه سوزوندم کلِّ عکساتو
تو شادی حتی غمگینم
همیشه بغضه تو سینهم
کاری کردی تو بامن که
به همه دنیا بدبینم
کابوسمی تو بیداری
تنهام با این زخمِ کاری
که رفتی و روی قلبم
جا گذاشتی یادگاری
منِ ساده باور کردم حرفاتو
تنها بودم تنهاتر شدم باتو
تو بیخوابی وقتی گم بودم یکشب
با گریه سوزوندم کلِّ عکساتو