متن ترانه فرشاد کاظمی به نام بگو بارون بباره
بذار بارون بباره،دارن بیدار میشن
غمایی که مثه بغض،سرم آوار میشن
بذار یاری بگیرم،از این شهر غم انگیز
از این کوچه خیس،از این چشمای لبریز
بذار پشت نگاهم،یه دریا بی هوا شه
یه موجی سر بگیره،منو از هم بپاشه
میدونی خیلی سخته، مثه مردن می مونه
کسی تنهات میذاره، که دردت رو می دونه
تو چترت رو بپا کن،هوای کوچه ابریست
تو گرم دیگری باش ، خونه درگیر سردیست
بهارو باخبر کن،بگو بارون بباره
شاید این شب غمگین، منو یادت بیاره
بگو بارون بباره ، بگو بارون بباره