متن ترانه ماهور باقری به نام یاد عشق
در حسرت دیدار تو ماندم کجایی
فریاد زدم اسم تو را تا که بیایی
کبریت کشیدی به دلم سوختم ای وای
از این همه عشقت شده سهمم جدایی
هر شب از سقف خیالم یاد عشقت میچکد
در نبودت غم مثل باران به جانم میزند
دل هوای دیدنت کرده کجایی بی وفا
بی تو قلبم گمشده گمشده در نا کجا
من بی تو پریشانم تو انگار نه انگار
پنهان شدی تو در دل من ای زیبای بی تکرار
چشمان پر از بغض مرا دیدی و رفتی
اصرار به ماندن ز من ای یار و تو انکار
در برق چشمان تو شد افسانه این دل
آتش به جان من زدی ویرانه شد دل