متن ترانه محمدرضا خیاط به نام چشم شهلایت
دل را بیشترازاین مرنجان تو یارا
دنبال تو ای عشق بگردم کجارا
آخرمی کشد چشم مستت تو مارا
ای جانم
روشن کرده این خانه را روی ماهت
ازچاله درآیم بیفتم به چاهت
آتش می زند بردلم آن نگاهت
ازسودای تو دیوانه شدم
باهمه دوری تو
همخانه شدم
پیچ و خم موی تو
آتش میزند بردل من
ازسودای تو دیوانه شدم
باهمه جزتوببین
بیگانه شدم
پیچ و خم موی تو
آتش میزند بر دل من
چشم شهلایت،دریادست
آرزوهایم بی تو بربادست
حرف توباشد قلب من بی اراده س
مجنون عشقم،لیلایم باش
من کویرم تو ،دریایم باش
لحظه ای ای عشق
توبیاو جایم باش