متن ترانه محمدرضا غلتیک به نام شهر من
هر کوچه ی اینجا میده صدای غصه
شهر من غرقه از پره حرص و عقده
مردماش قربانیه یه امضا شدن
دلم میخواد بخوابمو فردا نباشم
خدا گم شده از دلا
بارون نمیاد اینجا دیگه حتی فردا
دلم تنگ شده واسه بوی خونمون
حتی واسه تو بغل خود تو بی مرام
شهر من همرو از هم زده کردن
آفتاب گمه پشت ابر
رابطه ها عین هم
وابسته نیست به کسی دیگه نبض و نفسم
اخه باتو یکی نبود از اولشم، دلم
شهر من خالی تر از سکوته
تن بچه های کار عین جسد سرد و کبوده
پر از اهنگای غمگین
این شهر خودش کلافه شده از این فاز سنگین
پره گلایه از عشق، پره ادمای رنگی
بدنم سرد و بی حس، پس چی شد اون سادگی
بگو چی شد اون روزا الان شده مال کی
بگو چرا هیشکی دیگ نمیمونه با یکی
ما همه اون پرنده ای که عاشق تفنگه
ولی حرص یه گرگ، بال پروازشو گرفته
امید داریم که هنوز این درخت سبز بشه
آزاده دلم اگه تو قلب تو حبس بشه
اینجا شهر منه جایی که همچی بد بود
رفیقاش ترسو، هیشکی موندی نبود
صداش خسته ترین لحنو داره
ولی هنوزم اینجا، هویتمه...!
خدا تسخیره دلامون از یه سایه
تو دوباره نور بتابون...
پس چی شد هرچی که مال هردوتامون بود
عشق هردوتاییمون
شهر من پر از آدمای با سیاست
خشک و تو دار
از تن های بی گناهی که نقش بسته رو دار
قبلش بزار یه چیزو بگم...
راستش...
شهر بهانست، من شهرو بهانه کردم تا چیزای مهم تریو بگم
اگه یکم عمیق نگاه کنی میگیری چی میگم
شهر من خالی تر از سکوته
تن بچه های کار عین جسد سرد و کبوده
پر از آهنگای غمگین
این شهر خودش کلافه شده از این فاز سنگین
پره گلایه از عشق، پره ادمای رنگی
بدنم سرد و بی حس، پس چی شد اون سادگی
بگو چی شد اون روزا الان شده مال کی
بگو چرا هیشکی دیگ نمیمونه با یکی