───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

نالان شده ام؛ از غمِ تو چاره ندارم
پیمانه ی اشکی شده ام شانه ندارم
رویای من از بودن تو شکل سراب است
جز عاشقی و حالت دیوانه ندارم
افسوس زمان رفت و دلم گشت پریشان
بغضی شده ام صحبتِ مستانه ندارم
رویای وصالت شده؛ آمال و امیدم


عاشق شده ام جز دلِ فرزانه ندارم
از حالِ دلم با که بگویم؛ که نخندد
ترس است وجودم دل مردانه ندارم
دنیا چه بگویم؛ به جز از روی نگارم
بی حوصله ام حوصله ی چانه ندارم
افسوس زمان رفت و دلم گشت پریشان
بغضی شده ام صحبت مستانه ندارم

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

بهروز وفامهر نالان